کاوش در عشق

الیاس کانِتی می‌گوید: "دیدنِ ورایِ آدم‌ها آسان است، ولی ما را به جایی نمی‌رساند." به عبارت دیگر چه آسان و چه بی‌فایده در افراد عیب می‌یابیم. آیا وقتی عاشق می‌شویم بعضاً به این دلیل نیست که، حتی به بهایِ کوری خودمان در این فرآیند و آن لحظه خواسته‌ایم، دیدنِ ورایِ آدم‌ها را نفی کنیم؟ اگر بدبینی و عشق دو گزینه‌ی متقابل باشند، آیا عاشق شدن ما به این دلیل نیست که می‌خواهیم از موضع ضعفِ بدبینی، نجات یابیم؟ آیا در هر " عشق در نگاه اول " نوعی گزافه‌پردازی نسبت به خصوصیات معشوق وجود ندارد؟ نوعی گزافه‌پردازی که ما را از منفی‌نگری معمول‌مان منفک می‌کند و تمرکز و نیرویمان را معطوف کسی می‌کند که چنان باورش داریم که هرگز حتی خود را چنین باور نداشته‌ایم.

  • کتاب: جستارهایی در باب عشق
  • نویسنده: آلن دو باتن
  • ترجمه‌: گلی امامی
  • نشر: نیلوفر